هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدّتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.
ابتهاج – پس از کناره گیری داوود پیرنیا – سرپرست برنامهی «گلها» در رادیوی ایران و پایهگذار برنامهی موسیقایی «گلچین هفته» بود. تعدادی از غزلهای او توسّط خوانندگان این برنامهها اجرا شدهاست. او در دوران دبیرستان اوّلین دفتر شعر خود را به نام «نخستین نغمهها» منتشر کرد. وی با سرودن شعرهای عاشقانه آغاز کرد امّا با کتاب «شبگیر» خود که حاصل سالهای پرتبوتاب پیش از ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد.
شعر «بوسه» یکی از کارهای زیبای این شاعر است.
گفتمش
شیرین ترین آواز چیست؟
چشم غمگیناش به رویام خیره ماند
قطره قطره اشکاش از مژگان چکید
لرزه افتادش به گیسوی بلند
زیر لب غمناک خواند
نالهی زنجیرها بر دست من
گفتماش
آنگه که از هم بگسلند
خندهی تلخی به لب آورد و گفت
آرزویی دلکش است امّا دریغ
بخت شورام ره برین امّید بست
و آن طلایی زورق خورشید را
صخرههای ساحل مغرب شکست
من به خود لرزیدم از دردی که تلخ
در دل من با دل او میگریست
گفتماش
بنگر در این دریای کور
چشم هر اختر چراغ زورقیست
سر بهسوی آسمان برداشت، گفت
چشم هر اختر چراغ زورقیست
لیکن این شب نیز دریاییست ژرف
ای دریغا پیروان! کز نیمهراه
میکشد افسون شب در خوابشان
گفتماش
فانوس ماه
میدهد از چشم بیداری نشان
گفت
امّا در شبی اینگونه گُنگ
هیچ آوایی نمیآید بهگوش
گفتماش
امّا دل من میتپد
گوش کن اینک صدای پای دوست
گفت
ای افسوس در این دام مرگ
باز صید تازهای را میبرند
این صدای پای اوست
گریهای افتاد در من بیامان
در میان اشکها پرسیدماش
خوشترین لبخند چیست؟
شعلهای در چشم تاریکاش شکفت
جوشِ خون در گونهاش آتش فشاند
گفت
لبخندی که عشقِ سربلند
وقت مردن بر لب مردان نشاند
من ز جا برخاستم
بوسیدماش…