این فیلم اثر یک فیلمساز شناخته شدهی فرانسوی به نام «آلبرت لاموریس» است که در سال ۱۹۶۹ و با همکاری وزارت فرهنگ و هنر آن زمان ساخته شد. ۸۵ درصد صحنههای فیلم از بالا توسط هلیکوپتر گرفته شده که به آن جاذبهی خاصّی میبخشد. فیلم بسیار نوستالژیک و مدّت آن ۷۰ دقیقه است.
در مراحل پایان کار، وزارت فرهنگ با استناد به این که فیلم پیشرفتهای ایران را نمایش نمیدهد لاموریس را وادار میکند که نماهایی را به فیلم بیفزاید، پروسهای که هیچگاه به پایان نرسید چرا که لاموریس هنگام فیلمبرداری در یک سانحهی هلیکوپتر در سدّ کرج کشته شد. فیلم اثری زیباست که هیچگاه در ایران نمایش داده نشد!
اینجا نسخهی فارسی فیلم را ببینید و برای دیدن فیلم به زبان انگلیسی به سایت مرجع سر بزنید.
دسته: گوناگون
– شاید هدف از زندگی ما در این دنیا این نباشد که خدا را بپرستیم، بلکه این باشد که او را خلق کنیم.
“آرتور سی کلارک”
– اگر خدا وجود میداشت، من فکر میکنم که بعید است او آنقدر بیهوده و لوس باشد که از اینکه افرادی در وجود داشتن او شک کنند آزرده شود.
“برتراند راسل”
– یک فیلسوف تابهحال هرگز یک روحانی را نکشته است، در حالیکه روحانیون فلاسفهی زیادی را کشتهاند.
“دنیس دیروت”
– وقتی که مردم بیشتر آگاه میشوند، کمتر به روحانی و بیشتر به معلّم توجه میکنند.
“رابرت گرین اینگر سول”
– ادیان همه مانند یکدیگرند، مبتنی بر افسانهها و اسطورهها هستند.
“توماس جفرسون”
– دین بهترین وسیله برای ساکت نگه داشتن عوام است.
“ناپلئون بناپارت”
– وقتی مروّجین مذهبی به سرزمین ما آمدند، در دستشان کتاب مقدس داشتند و ما زمینهایمان را داشتیم، پنجاه سال بعد، ما در دست، کتابهای مقدس داشتیم و آنها صاحب زمینهای ما بودند.
“جومو کیانتا”
– مذهب تنها برای بردگی انسانها خلق شده است.
“ناپلئون بناپارت”
– روحانى نسبت به برهنگى و رابطه طبیعى دو جنس حساسیت دارد، اما از کنار فقر و فلاکت مىگذرد.
“سوزان ارتس”
– کشیشها مىگویند که آنها به مردم بخشیدن و خیریه را مىآموزند، این طبیعى است. چون آنها از پول صدقهی مردم زندگى مىکنند. همهی گداها مىآموزند که مردم باید به آنها پول بدهند.
“رابرت گرین اینگر سول”
– قسمتهایى از انجیل را که من نمىفهمم ناراحتم نمىکنند، قسمتهایى از آن را که مىفهمم عذابم میدهد.
“مارک تواین”
– به من بگو قبل از تولد کجا بودهای تا به تو بگویم پس از مرگ کجا خواهی رفت.
“فردریش نیچه”
– مذهب مردم را متقاعد کرده که: مرد نامرئیای در آسمانها زندگی میکند که تمام رفتارهای تو را زیر نظر دارد، لحظه به لحظهی آن را. و این مرد نامرئی فهرستی دارد از تمام کارهایی که تو نباید آنها را انجام دهی و اگر یکی از این کارها را انجام دهی، او تو را به جایی میفرستد که پر از آتش و دود و سوختن و شکنجه شدن و ناراحتیست و باید تا ابد در آنجا زندگی کنی، رنج بکشی، بسوزی و فریاد و ناله کنی… ولی او تو را دوست دارد!
“جورج کارلین”
– ایمان یعنی این که نخواهی بدانی واقعیّت چیست.
“فردریش نیچه”
– یکی از بزرگترین تراژدیهای بشریت این است که اخلاقیّات بوسیلهی دین دزدیده شده است.
“آرتور سی کلارک”
– مذهب، آهِ خلق ستمدیده است، قلب دنیای بی قلب و روح شرایط بی روح. مذهب افیون توده هاست.
“کارل مارکس”
– آنجا که علم پایان مییابد، مذهب آغاز میگردد.
“بنجامین دیزرائیلی”
– دین افساری است که به گردنتان میاندازند تا خوب سواری دهید و هرگز پیاده نمیشوند. باشد که رستگار شوید.
“کائوچیو”
– اولین روحانی یک شیّاد بود که به یک ابله رسید.
“ولتر”
– دین مثل قرص است، باید نجویده فرو داد.
“؟”
دم فائزه خانم هاشمی گرم
فیلم مصاحبه رو اینجا ببینید.
کاشکی از این زنها بیشتر تو کشورمون داشتیم. (منظورم اونهایی که اینجوری فرصت حرف زدن پیدا میکنن)