عزیز دل،
من از آنجایی آغاز شدم که تو روبهرویام نشسته بودی و نگاه نافذت درونام را میکاوید و من -من حرّاف- واژه گمکردهی چشمانات بودم.
پا در ردّپای کودکیام را هم پیش ازین گذاشته بودی! من تمام این سالها گام برداشتهام تا به آن نقطهی آغاز برسم و این آغاز را مدیون «تو»یی هستم که ردّ پایات در دلام روزبهروز ماندگارتر میشود.