دسته‌ها
ادبيّات و هنر

از «محمدعلی بهمنی»

مدتیه دلم با هیچ حرفی دیگه وا نمیشه
خیلی دلم وا شدنو دوس داره، -اما نمی‌شه
یه حرفی تو شعرای من بود -حالا نیس- همینه که:
هرچی می‌گم شبیهِ اون حرفا و شعرا نمیشه
بد جوری دل‌واپسِ حالِ خودمم، چیکار کنم؟
دردی دارم که با دوا -والّا- مداوا نمی‌شه
خیال نکن می‌خوام برات، باز خودمو لوس بکنم
لوس‌بازی بچه‌ها که دل‌خوشیِ ما نمی‌شه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *