دسته‌ها
ادبيّات و هنر روزنوشت

کعبه

تو مکّه‌ی عشقی و من عاشق رو به قبله‌تم
من اوّلین قربونی عیدای فطر کعبه‌تم
می‌میرم از عشق چشات اگه ندی تو حاجتم

هر چی بُته به خاطرت کوبوندم و شکوندم
خودمو تو چشم مست تو آتش زدم، سوزوندم
به عشق دیدن گل روی تو اینجا موندم

بین نماز ظهر و عصرم استخاره کردم
خوب اومده، مبارکه، دور سرت بگردم
اگه به من وفا کنی؛ حاجتمو روا کنی
بین تموم عاشقات، نذر منو ادا کنی
یه کاسه گندم می‌ریزم تا کفترا رو سیر کنم
واست می‌میرم اونقدر تا دلتو اسیر کنم
به پات می‌شینم شب و روز، تا با تو عمرو پیر کنم

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دین‌ام
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

بین نماز ظهر و عصرم استخاره کردم
خوب اومده، مبارکه، دور سرت بگردم
اگه به من وفا کنی؛ حاجتمو روا کنی
بین تموم عاشقات، نذر منو ادا کنی
یه کاسه گندم می‌ریزم تا کفترا رو سیر کنم
واست می‌میرم اونقدر تا دلتو اسیر کنم
به پات می‌شینم شب و روز، تا با تو عمرو پیر کنم

تو مکّه‌ی عشقی و من عاشق رو به قبله‌تم
من اوّلین قربونی عیدای فطر کعبه‌تم
می‌میرم از عشق چشات اگه ندی تو حاجتم

شعر از مسعود امینی

اجرای معین:

اجرای هایده:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *