دسته‌ها
روزنوشت

مهربانی

فرشته بانو،
از آن شب سردی که نگاه‌ات رنگ‌های گرم پاییز را به زندگی‌ام ریخت، هزار و پانصد شب می‌گذرد و من گویی هزار و پانصد سال است که این چشم‌ها را می‌شناسم، چشمانی که دریا دریا آرامش در نگاه‌شان موج می‌زند.

زیباترین ناگهانِ زندگی‌ام،
زادروزت میلاد مهربان‌ترینِ فرشته‌هاست.

مهربان‌ترین‌ام،
سال‌ها باش و بگذار تا مهربانی‌ات، مهربانِ مهرمان باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *