درد یک پنجره را پنجرهها میفهمند
معنی کور شدن را گرهها میفهمند
سخت بالا بروی، ساده بیایی پایین
قصهی تلخِ مرا سُرسُرهها میفهمند
یک نگاهات بهمن آموخت که در حرف زدن
چشمها بیشتر از حنجرهها میفهمند
آنچه از رفتنات آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکرهها میفهمند
نه؛ نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرنها بعد در آن کنگرهها میفهمند
از کتاب پیشآمد – کاظم بهمنی
یک پاسخ به «سخت بالا بروی، ساده بیایی پایین»
آقای نادری !با تشکرازانتخاب این شعر . عالی بود